کد مطلب:317246 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:312

تأثیر تربیت و پرورش بر شخصیت موروثی حضرت عباس
در خصوص تأثیر تربیت و پرورش بر شخصیت حضرت عباس (ع) باید گفت كه آن حضرت (ع) كامل ترین نوع تربیت و پرورش و كسب علم و فضائل معنوی را به طور ذاتی و تمام و كمال از پدر ارجمندش حضرت علی (ع) و مادر خردمندش كسب كرده بود. در روایتی از امامان معصوم (ع) در این مورد آمده است كه:

«همانا عباس فرزند علی (ع) علم را چون غذا، در كودكی از پدرش وارد جانش نموده است.» [1] محقق و عالم بزرگوار سید عبدالرزاق مقرم در كتاب «العباس» در تفسیر این روایت می نویسد: «این تعبیر، تشبیه بسیار لطیفی است زیرا هرگاه كبوتری غذا را نرم و گوارده كند و به بچه اش بخوراند، به آن تعبیر به زق می شود، این بیان حاكی از آن است كه حضرت عباس (ع) در دوران خردسالی، از پستان مادرش علم و حكمت را چون شیر، شیره ی جان نموده و در دامان علم و حكمت رشد و نمو نموده و دارای علم لدنی بوده است.» [2] .



[ صفحه 21]



مادر ارجمند حضرت عباس (ع)، ام البنین (س)، در خصوص تربیت آن حضرت جهد و كوشش فراوان نمود از جمله همیشه به او تأكید می كرد كه برادرانش حسن (ع) و حسین (ع) را مولا و سید خطاب كند و خود را كوچك آنها بداند و این شیوه نصب العین حضرت عباس (ع) بود و تا روز عاشورای سال 61 هجری كه به درجه رفیع شهادت نائل گردید همواره برادرانش را با عنوان مولای من خطاب می كرد، مگر لحظه ای كه در روز عاشورا پس از ضربات سهمگین دشمن، به زمین افتاد و آن لحظه بود كه برای اولین و آخرین بار ندا در داد كه:

«یا اخی ادرك اخاك العباس» یعنی «ای برادر، برادرت عباس را دریاب.» [3] .

پیرامون نوع تربیت صحیح و اصیل اسلامی حضرت عباس (ع) در منابع آمده است كه روزی امیرالمؤمنین علی (ع) حضرت عباس (ع) را بر روی پای مباركش نشانده بود، در حالی كه عباس (ع) تازه زبان به تكلم گشوده بود. امام علی (ع) به فرزندش عباس (ع) فرمودند: بگو واحد (یك)، عباس (ع) فرمود: یك، امام علی (ع) فرمود: بگو اثنین (دو)، عباس (ع) خودداری كرد و گفت: شرم می كنم به زبانی كه خدا را به یگانی خوانده ام، اثنین (دو) بگویم. (یعنی دوئیت شرك و عمل و گفتار مشركان است نه عمل یكتاپرستان). حضرت علی (ع) از فرط خوشحالی



[ صفحه 22]



پیشانی عباس (ع) را بوسید [4] حضرت علی (ع) همه فرزندانش و از جمله حضرت عباس (ع) را به خوبی تربیت كرده بود و از این رو آنها با ادب ترین افراد جامعه در همه اعصار بودند.

روایت شده است كه حضرت عباس (ع) بدون اجازه در كنار امام حسین (ع) نمی نشست و اگر پس از كسب اجازه می نشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولایش حسین (ع) می نشست [5] همچنین در خصوص تربیت و ادب حضرت عباس (ع) در منابع آمده است كه روزی امام حسین (ع) در مسجد آب طلب كرد، عباس (ع) كه در آن هنگام كودك بود، بی آنكه به كسی بگوید با شتاب از مسجد بیرون آمد، پس از چند لحظه دیدند ظرفی پر از آب كرده و با احترام خاصی ظرف آب را به برادرش امام حسین (ع) تقدیم كرد. و یا روزی دیگر، خوشه ی انگوری به حضرت ابوالفضل العباس (ع) دادند، او با آنكه كودكی بیش نبود، با شتاب از خانه بیرون آمد. پرسیدند كجا می روی؟ فرمود: «می خواهم این انگور را برای مولایم حسین (ع) ببرم.» [6] .

امیرالمؤمنین علی (ع) از همان دوران خردسالی عباس (ع) توجه ای ویژه و خاص نسبت به تربیت و ادب آن حضرت داشت و او را به تلاش و كارهای مهم و سخت مانند: كشاورزی، تقویت روح و جسم،



[ صفحه 23]



تیراندازی و شمشیرزنی و سایر فضائل اخلاقی تعلیم و عادت داده بود. عباس (ع) گاهی در كنار پدر مشغول كشاورزی و باغداری در نخلستان ها بود و زمانی احادیث و برنامه های اسلام را در مسجد به دیگران می آموخت و به تهیدستان و بینوایان كمك می كرد. عباس (ع) به برادران و خواهرانش احترام فوق العاده ای می نمود و دوش به دوش آنان در بالا بردن سطح فرهنگ مردم می كوشید [7] .

در یك كلام حضرت ابوالفضل العباس (ع)، بازوی پرتوان پدر و چشم نافذ اسلام و مطیع برادرانش امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بود و سخن علی (ع) در زبانش، سیمای حسن (ع) در رخسارش و خون حسین (ع) در رگهایش جاری بود.

با مشخص شدن جلوه های مختصری از نقش عوامل سه گانه دخیل در شخصیت فردی - یعنی وراثت، محیط، تربیت و پرورش (ع) در وجود مبارك حضرت عباس (ع)، پرواضح است كه آن حضرت (ع) دارای عالی ترین نسب، مناسب ترین و معنوی ترین محیط رشد و نمو، و بالاخره دارای كامل ترین و زیباترین نوع برخورداری از تربیت و پرورش بوده است. و لذا جمیع عوامل فوق منجر شده است كه حضرت عباس (ع) در صلابت ایمان و فضل و علم و ایقان و شرایف آداب و اخلاق، بعد از حسنین (ع) اول شخص باشد و پس از معصومین (ع) در جمیع صفات كمالیه انسانی كسی با او همتراز نباشد



آنچه همه خوبان عالم دارند

او به تنهایی همه یكجا دارد





[ صفحه 27]




[1] ر، ك؛ پرچمدار نينوا، محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات مسجد جمكران، قم، چاپ اول، 1376، ص 38.

[2] همان، همان جا.

[3] حماسه ي پرچمدار كربلا، محمدحسين عطار، انتشار مؤلف، تهران، 1377، ص 232.

[4] چهره ي درخشان قمر بني هاشم ابوالفضل العباس (ع)، علي رباني خلخالي، جلد اول، انتشارات مكتب الحسين (ع). چاپ چهارم، 1376، ص 153 و زندگاني حضرت ابوالفضل، احمد صادقي اردستاني، صص 38 و 37.

[5] پرچمدار نينوا، ص 43.

[6] شخصيت ابوالفضل (ع)، عطايي خراساني، صص 117 و 116، به نقل از پرچمدار نينوا، ص 44.

[7] پرچمدار نينوا، ص 44.